جعبه
چند روز پیش مامان وسیله ای خریده بود و اون رو از توی جعبه اش درآورده بود و جعبه اش رو گوشه ای از اتاق گذاشته بود تا بعداً ببرش انباری. من تا دیدمش درشو باز کردم و رفتم توش نشستم. فکر کردم اصلاٌ برای اینکاره.
کلی باهاش سرگرم شدم. هی رفتم داخلش نشستم و هی اومدم بیرون.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی