بازی خوبه چه جورش! نه بی نمک نه شورش
1- گاهی توپ هامو بار کامیون میکنم. چون توپها معمولا روی هم نمی ایستند و می افتند گریه می کنم یا داد میزنم. فکر می کنم با فشار دادن اونا می تونم جاشون بدم تو کامیون. بعد اینجوری بارمو خالی می کنم. کامیون من به درد اسباب کشی می خوره ها! اگه خواستید، خبرم کنید تا بیام وسایلتونو جابجا کنم. 2- به من میگن خرگوش باهوش. خیلی دوست ندارم این ماسکها رو صوتم باشه زودی درشون میارم. 3- یه روز جمعه رفتیم خونه آقا عماد اینا مهمونی این آقا عماد گل نمی ذاشت به اون اسباب بازیهایی که من دوست داشتم دست بزنم. زودی از دستم می گرفت. حالا با این همه سازگاری، جالب اینجاست که فرداش شنبه بود و مامان اینا جلسه ختم انعام داشتند. موقع برگشتن عما...